نیاز
من تو را می خواهم
من تمنای تو دارم
بی تو بی تابم
بی تو تنها
بی تو خسته
بی تو بی قرارِ بی قرار
قلبم، تو
ترانهام ، تو
عشقم، تو
آشیانهام تو
بی قراری
حیران تو ام
در طلب تو بی قرار و بی قرار
من تشنه تو ام
بی قرار و بی قرار
سر سپرده تو ام
بی قرار و بی قرار
من بی قرار تو ام، بی قرارِ بی قرار
زیر باران
تو در کنار منی
تو در خیال منی
زیر باران
دست در دست هم داریم میدویم
گرمای دستانت ذوب میکند خیال مرا
شوق میکند تمام مرا
حرمان
روی صندلی نشستهام و به جای خالیات نگاه میکنم
جایت را خالی کردهاند برایم
انگار که میدانند بی تو صفا ندارد
فوران میکنی در خیال من
غرق تو میشود
انگار بغض بهانه اشکهای زلالم میشود
حرمان توست که لبریز میشود از دلم
دلتنگی
چه خسته ام
دلتنگی هایم تو را می خواهد
خستگی هایم تو را می خواند
شکایت هجران نمی کنم
حکایتی است حکایت نبودنت
هروقت دلم تنگ تو می شود گریه می کنم
گریه می کنم شاید که سبک شود دلم در نبودنت
تنهاییم را با نبودنت پر می کنم
من ساقی لحظه های شیفته توام
خیال تو شیرین ترین بهانه دلتنگی ام
دلتنگ می شوم تا به تو فکر کنم
تو مونس لحظه های منی
بی تو احساس غم می کنم
دوستت دارمهایم دارد حیف میشود حیف است که نیایی و نباشی
من تمنای تو را فریاد می کنم
در سکوت این فریاد آرامشی مبهم است
پاره پاره شد آیینه دلم
صد بار گر بشکند تصویر تو روشن است
دلتنگیهایم بهانهاند و بهانههایم دلتنگی
تاریکی شبم کی صبح میشود
جمعه های غریب و امام غریب تر
بسم الله الرحمن الرحیم
باز جمعه ای دیگه داره از راه میرسه ...
ای کاش کمی به خودمون بیایم و قدری هم به امام زمانمون فکر کنیم.
فکر کنیم به این که او گفته من لحظه ای از حال شما غافل نیستم ...
شرمنده بشیم از این که لحظه ای به یاد او نیستیم...
واقعا همین طوره خودمونو که نمی خوایم گول بزنیم .
وقتی حاضر نیستیم خواسته ای از خواسته هامونو به خاطرش فدا کنیم ادعای محبت و دوست داشتن وبه یاد او بودن ادعای واقعا گزافیه.
تا حالا شده همون قدر که برا قبولی کنکور و شفای فلان مریضمون و یا حل شدن فلان مشکلمون پیش خدا ضجه میزنیم و دست به دامن اهل بیت میشیم و متوسل به انواع و اقسام نذرها، برا اومدن آقا دعا کنیم...از صمیم قلب و با تمام وجود با خودمون بگیم فلان حاجتمو اگه خدا نداد اشکالی نداره فقط امام زمان بیان...
نه ... نشده...